در زندگی یک مرد دو روز ارزش دارد:
روزی که با زنی آشنا می شود
و روزی که او را به خاک می سپارد...
در زندگی یک مرد دو روز ارزش دارد:
روزی که با زنی آشنا می شود
و روزی که او را به خاک می سپارد...
عشق همیشه نا فرجام است برای درخت ها،
به آسمان هم که برسند به همدیگر نمی رسند،
تبر ها مگر کاری کنند ...
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند،
قاب عکس توست ، اما شیشه ی عمر من است ،
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند،
تار موی توست اما
* ریشه ی عمر من است ...*
یه دختری عاشقه یه پسری بوده ولی دختره نابینا بوده ،
دختره به پسره میگه :
اگر من بینا بشم تا آخر عمرعاشقت میمونم ،
یه نفر پیدا میشه چشماشو می ده به دختره ،
وقتی دختره بینا میشه ،می بینه که پسره نابیناست
به خاطر همین ولش می کنه ،
پسره موقع خداحافظی به دختره میگه :
مواظب چشمای من باش ...
به کدامین جرم
به بیداری شب محکومم ...
یک روز عشقت را دزدیدم و برای این که
جای مطمئنی داشته باشد، آن را در قلبم پنهان کردم ،
غافل از اینکه روزی برای پس گرفتن آن
قلبم را خواهی شکست ...
دختری به کوروش کبیر گفت: من عاشقت هستم.
کوروش گفت: لیاقت شما برادرم است که از من زیباتراست و پشت سر شما ایستاده!
دختر برگشت و کسی را پشت سرش ندید!
کوروش گفت: اگر عاشق من بودی پشت سرت را نگاه نمی کردی...
برای کشتن یک پرنده نیاز به تیر و کمان نیست
بال هایش را که بچینی
خاطرات پرواز روزی صد بار اورا می کشد
اين که نامش زندگی است، من را کشت. . .
مانده ام!
آنکه نامش مرگ است با من چه ميکند!.
چون به هم پیوست جان ها بی غم اند.
هر حبابی، دیده ای در جست و جوست،
چون رسد هر قطره، گوید:((دوست!دوست...))
میکنند از عشق هم قالب تهی
ای خوشا با مهرورزان همرهی!
با تب تنهایی جانکاه خویش،
زیر باران میسپارم راه خویش.
سیل غم در سینه غوغا میکند،
قطره ی دل میل دریا میکن،
قطره ی تنها کجا، دریا کجا،
دور ماندم از رفیقان تا کجا!
همدلی کو؟تا شوم همراه او،
سر نهم هر جا که خاطر خواه او!
شاید از این تیرگی ها بگذریم.
ره به سوی روشنایی هایی بریم.
میروم، شاید کسی پیدا شود،
بی تو، کی این قطره دل، دریا شود؟
حماقت محض است..بیان دردهایی که نمی فهمند
(هرچند نفهمیدن , مد است این روزها، ..انگار!!!!! )
ولی من،
انسان...
نفس می کشم و می گویم:
خدایا کجایی؟
اماتوکه دستت به زمین میرسد
بلندم کن
تعداد صفحات : 27