loading...
دیـدیـن؟ یـا ایـنـکـه شـنـیـدیـن؟!...
horieh بازدید : 25 نظرات (0)
قهر دوري باز گلويم را گرفته است
وگرنه آوازکي ميخواندم... 
ماه و دشت و دامنه هاي کوه را شيداي سوزم ميکردم.
غصه دوري تند چشمانم را بسته است
وگرنه نگاري ميکشيدم
سر (دل)را به تعجب مي آوردم
بغض دوري .... آه دست شکسته ام
وگرنه من کجا توقف ميکنم؟
مينوشتم .. مينوشتم
تا همه کوچه پس کوچه هاي شهر را 
از تيکه کاغذهاي عاشقانه پر ميکردم
تو از کجا به مملکت جان من آمده اي؟
نه باد را ديده بودم نه باران را
اين طوفان را از کجا براي من آورده اي؟
نه اشک را ديده بودم نه گريه را
اين تنم را چگونه به آتش زده اي؟
آه .....
چه بنويسم؟ که هرچي را مينويسم
درد دل است و تو هم آن را آورده اي براي من
تنها چيزي که از تو ديدم گل من
نوشته بودي:
هنوز نگرفته بو ... شکوفه لبهاي من!!
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
استفاده از تمامی مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است و نیازی برای عضویت ندارد. البته میتوانید در خبرنامه عضو شوید تا در صورت وجود پیام ضروری به شما اطلاع داده شود. در پایان امیدواریم در نظر سنجی سایت شرکت نمایید و نیز ممنونیم از اینکه ما را با دادن گوگل پلاس شاد میکنید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در مورد مطالب چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 531
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 28
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 112
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 167
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 232
  • بازدید ماه : 874
  • بازدید سال : 6,342
  • بازدید کلی : 43,563
  • کدهای اختصاصی
    پیش از هر چیز این وبلاگ را تقدیم می کنم به تمام عزیزانی که با وجود تجربه ی سنگین و فراموش نشدنی شکست عشق همچنان حرمت عشق، این حس مقدس ، را نگه داشته و به آن ارج می نهند...به قول گفتنی هروقت خواستیم به یکی دل ببندیم، ازمون شارژ ایرانسل خواست!...