رفیق من سنگ صبور غم ها به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیچ کس نمی فهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دل زده از لیلی ها خیلی دلم گرفته از خیلی ها
نمونده از جوونی هام نشونی پیر شدم پیر تو ای جوونی
اگر بیای همون جوری که بودی کم می یارن حسودا از حسودی
صدای سازم همه جا پر شدم هر کی شنیده از خودش بی خوده
اما خودم پرشدم از گلایه هیچی ازم نمونده جز یه سایه
تنهایی بی سنگ صبور خونه سرد و سوت و کور
توی شبهات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست
اگر چه. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . هیچ کس نیومد
گریه های تو واسه من دیگه هیچ رنگی نداره نمی خوام با من بمونی تو حالا تو
روزگارم دیگه جایی نداری تویه این قلب شکسته زندگی با تو محاله تو همونی
که میگفتی زندگی با من خیلی قشنگه نمی دونستم که حرفات همش از روی
نیرنگه حالا اینو می دونم گرچه حالا خیلی دیره زندگی با تو محاله تنها شنیدم
از همه که تو وفا نداری دارم تو چشمات میبینم می خوای که جا بذاری منم
یکی مثل همه تو قلب تو شلوغه گریه نکن که گریه هات برای من دروغه